ERFME 24
در حضور خارها هم میشود یک یاس بود
در هیاهوی مترسک ها پراز احساس بود
می شود حتی برای دیدن پروانه ها
شیشه های مات یک متروکه را الماس بود
دست در دست پرنده بال در بال نسیم
ساقه های هرز این بیشه را داس بود
کاش میشد حرفی از ای کاش هم نبود
هرچه بوداحساس بود وعشق بودو یاس بود
نوشته شده در چهارشنبه 89/5/20ساعت
4:45 عصر توسط اعتراف های یک ایرانی مسافر نظرات ( ) | |
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |